مدیریت منابع انسانی در شرایط جنگی؛ چالشها، راهکارها و مسیر بقا
در هر سازمانی، نیروی انسانی مهمترین دارایی به شمار می رود؛ اما وقتی سازمان درگیر بحرانهای شدید مثل جنگ یا ناامنیهای گسترده می شود، مدیریت این منابع به کاری بسیار پیچیده و حیاتی تبدیل می شود. شرایط جنگی نه تنها منابع فیزیکی را تهدید می کند، بلکه روان کارکنان، امنیت آنها و حتی انسجام فرهنگی سازمان را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
در چنین فضایی، مدیر منابع انسانی باید نقش بسیار فراتر از یک مدیر اداری صرف را ایفا کند. او باید نقش رهبر، مشاور روانشناختی، حامی اجتماعی و گاهی حتی یک تصمیمگیرنده استراتژیک را ایفا نماید.
چرا مدیریت منابع انسانی در شرایط جنگی اهمیت مضاعف پیدا می کند؟
در شرایط جنگی، بسیاری از مفروضات مدیریتی دیگر کارایی ندارند. مسائلی مثل افزایش اضطراب کارکنان، نبود دسترسی به منابع ارتباطی، اختلال در زنجیره تامین، یا مهاجرت ناگهانی پرسنل، همه می توانند بقای سازمان را تهدید کنند. در چنین فضایی، مدیریت منابع انسانی نقش کلیدی در حفظ پایداری سازمان ایفا می کند.
دلایل اهمیت مدیریت منابع انسانی در این شرایط عبارتند از:
– محافظت از سلامت روانی و جسمی کارکنان
– حفظ انگیزه و بهره وری در دوران بحران
– جلوگیری از فرار نیروی انسانی متخصص
– ایجاد انسجام و امید در تیمهای درگیر فشار
– تامین نیروی جایگزین برای کارکنانی که درگیر جنگ یا مهاجرت اجباری شده اند
اصول طلایی برای مدیریت منابع انسانی در شرایط جنگی
در زمان وقوع جنگ، لازم است مدیران منابع انسانی بر پایه اصولی شفاف و انسانی تصمیم گیری کنند. در ادامه به برخی از مهمترین اصول اشاره می کنیم:
۱. اولویت دادن به سلامت فیزیکی و روانی کارکنان
هیچ اولویتی مهمتر از جان انسانها نیست. در شرایط جنگی، فراهم کردن دسترسی به امکانات درمانی، ارائه خدمات روانشناسی و تضمین امنیت محیط کاری، باید در صدر اولویتهای مدیر منابع انسانی قرار بگیرد.
حتی ایجاد فضاهایی امن برای پناه گرفتن، برگزاری جلسات روانشناختی گروهی، و آموزش مقابله با اضطراب می تواند تأثیر چشمگیری داشته باشد.
۲. شفافیت در ارتباطات سازمانی
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که برخی مدیران در شرایط بحرانی مرتکب می شوند، پنهان کردن اطلاعات است. این کار تنها منجر به شایعه، بی اعتمادی و تضعیف روحیه می شود. مدیران منابع انسانی باید تلاش کنند تا اطلاعات لازم را به صورت شفاف، صادقانه و پیوسته به کارکنان منتقل کنند.
در شرایط جنگی، ارتباط موثر و قابل اتکا، از نان شب هم واجبتر است.
۳. تطبیق سیاستهای منابع انسانی با اقتضائات جنگ
ممکن است برخی سیاستها مانند حضور فیزیکی اجباری، ساعات کاری، مرخصی، یا روشهای ارزیابی عملکرد در شرایط جنگی کارایی خود را از دست بدهند. مدیر منابع انسانی باید انعطافپذیری داشته باشد و سیاستهای جایگزین را سریعا طراحی و اجرا کند.
برای مثال:
– اجرای دورکاری یا کارهای شیفتی
– حذف ارزیابیهای سختگیرانه
– ارائه مرخصیهای خاص برای وضعیت اضطراری
– تجدید نظر در ساختار حقوق و مزایا
۴. حفظ عدالت و جلوگیری از تبعیض
در زمان بحران، نارضایتیها می تواند به سرعت تشدید شود. در چنین شرایطی، عدالت سازمانی به یک عنصر حیاتی برای پایداری تبدیل می شود. تبعیض در دسترسی به منابع، امکانات یا فرصتها، می تواند یک سازمان را از درون متلاشی کند.
مدیر منابع انسانی باید با شفافیت، تعادل در تصمیمات و پاسخگویی، اطمینان حاصل کند که همه کارکنان در شرایط جنگی به شکلی منصفانه مورد حمایت قرار می گیرند.
۵. ایجاد حس هدفمندی و معنا
در زمان جنگ، بسیاری از افراد دچار احساس بیهودگی، بیانگیزگی و ترس می شوند. اگر سازمان بتواند برای کارکنانش معنا و هدف ایجاد کند، می تواند انگیزه را حفظ کند. برای مثال، تأکید بر نقش حیاتی کارکنان در زنجیره کمکرسانی، حفظ زیرساختهای ملی یا پایداری خدمات مهم، می تواند این احساس معنا را تقویت کند.
چالشهای رایج در مدیریت منابع انسانی در شرایط جنگی
با وجود تمام تلاشها، چالشهایی نیز در این مسیر وجود دارد که مدیران باید آنها را شناسایی و برایشان راهکار طراحی کنند:
– ناپایداری ارتباطات: قطعی اینترنت، خطوط ارتباطی و دشواری در هماهنگی تیمها
– کمبود نیروی انسانی متخصص: به دلیل مهاجرت، خدمت سربازی یا مشارکت در دفاع
– تغییر مداوم اولویتها: استراتژی سازمان ممکن است بارها تغییر کند
– افت بهره وری روانی: حتی کارکنانی که در محل حضور دارند، ممکن است کارآیی کمتری داشته باشند
– ریسکهای اخلاقی و انسانی: مثل مجبور کردن افراد به حضور فیزیکی در مناطق ناامن
راهکارهایی برای پایداری منابع انسانی در شرایط جنگی
برای عبور موفق از شرایط جنگی، سازمانها باید فراتر از اقدامات موقت فکر کنند و راهکارهای زیر را اجرا کنند:
– تدوین برنامه تاب آوری منابع انسانی به صورت از پیش طراحی شده
– ایجاد تیم مدیریت بحران منابع انسانی با نقشهای مشخص
– آموزش مداوم به مدیران میانی برای هدایت تیمها در بحران
– استفاده از فناوریهای جایگزین برای ارتباط امن و مداوم
– مستندسازی تجارب برای استفاده در بحرانهای آینده
نمونههای جهانی و تجربههای ارزشمند
در جنگ اوکراین، برخی شرکتها توانستند با اجرای برنامههای تاب آوری منابع انسانی، نه تنها از بحران عبور کنند بلکه در بازارهای جهانی رشد بیشتری تجربه کنند. آنها:
– دفاتر موقت در کشورهای همسایه ایجاد کردند
– کارکنان آسیبدیده را تحت پوشش درمانی قرار دادند
– خدمات روانشناسی سازمانی را گسترده کردند
– برنامههای جایگزینی وظایف کلیدی را فعال کردند
این تجربهها نشان می دهد که حتی در شدیدترین شرایط جنگی نیز می توان انسانی، حرفهای و موفق عمل کرد.
مدیریت منابع انسانی در بحران یعنی حفظ انسانیت و عقلانیت
مدیریت منابع انسانی در شرایط جنگی ترکیبی از هنر، علم و اخلاق است. مدیران موفق در این حوزه کسانی هستند که بتوانند همدلانه اما قاطع تصمیم بگیرند، انعطاف پذیر باشند اما ساختار داشته باشند، و مهمتر از همه، درک درستی از نقش کلیدی انسانها در بقای سازمان داشته باشند.
در نهایت، آنچه سازمان را در طوفانها نجات می دهد، نه تجهیزات گرانقیمت است و نه ساختمانهای محکم، بلکه انسانهایی هستند که احساس تعلق، امنیت و معنا در دل بحران دارند. مدیریت منابع انسانی در شرایط جنگی، دقیقا در خدمت این ماموریت قرار دارد.
زی تک مرکز نوآوری زرین پال
زی تک به عنوان مرکز نوآوری زرین پال با هدف حمایت از استارتاپ های نوپا و دانش بنیان، بستری مطمئن برای رشد و توسعه فراهم کرده است. با ارائه خدماتی چون سرمایه گذاری خطر پذیر مشاوره تخصصی، منتورینگ و اتصال به شبکه ای گسترده از شرکای استراتژیک، زیتک همراه استارتاپ هادر مسیر رسیدن به موفقیت است در زی تک، نوآوری معنا میابد و آینده کسب و کار ها شکل میگیرد
بدون دیدگاه